Web Analytics Made Easy - Statcounter

 عبارت بر اساس یک داستان واقعی از آن دسته عباراتی است که وقتی در ابتدای یک فیلم قرار می‌گیرد، حس و حال کنجکاوی هر تماشاگری را تحریک میکند و کاری می‌کند که شاخک‌های تماشاگر تیز شود. این عبارت در کمتر فیلم ایرانی نقش می‌بندد و به‌نظر می‌رسد که سینمای ایران چندان علاقه‌ای به ساخت اقتباس‌های سینمایی از حوادث واقعی ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در واقع باید گفت فیلمهای ایرانی براساس واقعیت تعداد بسیار محدودی هستند ولی توجه سازندگان ایرانی به حوادث واقعی طی چند سال اخیر بیشتر شده و سینمای ایران شاهد آثار اقتباسی بیشتری در این زمینه است.

آخرین ساخته منوچهر هادی، بازگشت کارگردان به خاستگاه اجتماعی خود است. فیلمی که اگرچه کارگردان را به دوران طلایی خود بازنگرداند اما روند بازگشت به سینمای اجتماعی و تداوم احتمالی فعالیت در این گونه قابل‌احترام است.

منوچهر هادی کارگردانی با خاستگاه اجتماعی است که در اوایل فعالیت خود، آثار خوبی ساخت و در میان منتقدان، تاحدودی جایگاه پیدا کرد. این وضعیت در نیمه دوم دهه ۹۰ که هادی به ورطه تولید کمدی افتاد، خدشه‌دار شد و این کارگردان جوان، جایگاه معناداری در میان مردم یافت. حالا حدود ۸ صبح، بازگشت هادی به خاستگاه اصلی خود یعنی سینمای اجتماعی، پس از ۶ سال است.

خفاش/۱۳۷۶

به داستان یکی از جنایتکاران مخوف ایران طی سال‌های اخیر اشاره دارد؛ یعنی خفاش شب. البته فیلم هیچ‌گاه ادعا نمی‌کند که به طور مستقیم درباره خفاش شب ساخته شده و قصد هم ندارد که روی این موضوع مانور دهد اما اکران آن درست چند ماه پس از دستگیری این قاتل سریالی و نزدیک بودن اسم فیلم با لقب این قاتل بالفطره، این شائبه را بیشتر ایجاد می‌کند که فیلم خفاش با الهاماتی از اقدامات این قاتل ساخته شده است. در واقع باید گفت این فیلم به عنوان یکی از فیلم های جنایی بر اساس واقعیت ایرانی، محصول سال ۱۳۷۶ است و چند ماه بعد از دستگیری و قتل خفاش شب ساخته شده و در آن به برخی کارهایی که خفاش شب در طول سلسله قتل‌های خود انجام داده بود نیز اشاره می‌شود.

قرمز/۱۳۷۷

ابتدای سال ۷۶ بود که خبر شکنجه زنی به نام «ام‌البنین» در صفحه حوادث روزنامه ایران چاپ شد. این زن در بیمارستان درگذشت و قبل از آنکه به بمیرد، داستان تلخ زندگی خود را برای پرستاران تعریف کرده بود و پای این داستان تراژدیک به روزنامه‌ها هم باز شد و دل همه مردم ایران را به درد آورد. داستان درباره مرد روان‌پریشی بود که ام‌البنین نگون‌بخت را در زیرزمین خانه حبس کرده و او را تا سرحد مرگ کتک زده بود. بر اساس این گزارش مادر مرد هم در شکنجه زن فوت ‌شده مشارکت داشت. فریدون جیرانی هم با نگاهی به همین موضوع فیلم خود را ساخت و البته پایان تلخ قصه واقعی را عوض کرد تا بلکه بتواند صدای زنان آسیب دیده باشد. او نقش زن را بسیار پررنگ‌تر کرد و از همسر او یک شخصیت منفی شیطانی خلق کرد که جزو بهترین آنتاگونیست‌های سینمای ایران به حساب می‌آید.

فریدون جیرانی از آن دسته کارگردانانی است که سعی کرده کارنامه هنری خود را همواره متنوع نگه‌دارد و در همه سبک و سیاقی فیلم بسازد. او در اواخر دهه هفتاد (سال ۱۳۷۶) فیلمی با نام قرمز ساخت که درباره زنی مطلقه به نام هستی است که با یک مرد ازدواج می‌کند؛ مردی که دچار مشکلات روانی است و دائما او را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد. فیلم پیرامون پرونده‌ای ساخته شده بود که در دهه هفتاد جنجال به پا کرده بود و آن هم کشته شدن یک زن زیر شکنجه‌های همسر و مادر شوهرش بود.

شب‌های تهران/۱۳۷۹

فیلم درباره دو دختر به نام شیرین و مینا است که در حال تحقیق روی پرونده‌ای از قتل‌های زنجیره‌ای هستند که شباهت زیادی به قتل‌های خفاش شب دارد. فیلم در واقع از دل داستان خفاش شب، یک داستان جنایی دیگر خارج کرد و در این بین اشارات زیادی به خود خفاش شب و نحوه قتل‌هایش کرد.

این فیلم به عنوان یکی از فیلم های جنایی بر اساس واقعیت ایرانی، در برخی لحظات و مقاطع درصدد آسیب‌شناسی علل و عوامل وقوع جرم و بزهکاری نیز بر می‌آید. شب‌های تهران یک واقعیت است از تهران و دهه هفتاد ترسناکی که گذراند و جرم و جنایت‌های زیادی که در آن زمان رخ می‌داد. این فیلم می‌تواند یک سند تاریخی برای دوران سیاه تهران باشد و روزنامه‌نگاران حوادث آن زمان را ارج می‌نهد که چقدر برای پخش اخبار قتل و جنایت تحت فشار بودند و با این حال، شجاعانه کار خود را انجام می‌دادند.

ارتفاع پست/۱۳۸۱

ابراهیم حاتمی کیا در فیلم ارتفاع پست، یک داستان واقعی را تبدیل به اثری ملودرام-سیاسی می‌کند و یکی از بهترین آثار کارنامه هنری خود را با کمک گروه بازیگری خارق‌العاده‌اش خلق می‌کند. این فیلم به واقعه هواپیماربایی توسط خالد حردانی می‌پردازد؛ مردی که در سال ۱۳۷۹ قصد ربایش هواپیمای پرواز ۱۴۹۳ اهواز-بندرعباس را داشت. هواپیماربایان دلیل این اقدام خود را فقر اقتصادی اعلام کردند و جنجال بسیار زیادی در پی داشتند.

۴ هواپیماربایی که در واقعیت به این اقدام دست زدند، نتوانستند راهی از پیش ببرند و پس از دستگیری در آستانه اعدام قرار گرفتند. حکم اعدام آنها متوقف شد و آنها به زندان افتادند و در نهایت خود حاتمی کیا بود که در ۳۱ فروردین ماه ۱۳۹۹، نامه‌ای به رییس قوه قضاییه وقت نوشت و درخواست عفو آنها را کرد. هواپیماربایان واقعی بعد از ۲۰ سال زندان، در فروردین ماه ۱۴۰۰ آزاد شدند.

روز سوم/۱۳۸۵

موضوع خرمشهر در جنگ ایران و عراق، یکی از پرپتانسیل‌ترین موضوعاتی است که سینمای ایران بارها و بارها به آن پرداخته است. با این حال فیلمی مثل روز سوم، توانسته بسیار بهتر از سایر آثار به این موضوع بپردازد و جنگ در این شهر را همراه با درامی خانوادگی ادغام کرده و یک اثر سینمایی جذاب خلق کند. آنطور که اعلام شده این داستان برداشتی آزاد از یک ماجرای واقعی می‌باشد که در آن همه عوامل زنده می‌مانند. داستان درباره خواهر و برادری است که همراه سایر مردم در حال مقاومت از شهر هستند. در این فیلم می‌توان دید که جنگ چقدر وحشتناک است اما در دل همین ترس و وحشت، می‌توان شاهد داستان‌های خوبی بود. در سراسر فیلم اثری از شعارهای ارزشی و یا مسائل مذهبی توسط یک نفر از رزمندگان دیده نمی‌شود و همین موضوع باعث شده که فیلم به‌جای پرداختن به مسائل سیاسی، جنگ را از دید ملی نشان دهد و مردم بیشتری فیلم را بپسندند.

لانتوری/۱۳۹۵

این فیلم بر اساس یک پرونده خاص کیفری ساخته نشده اما مجموع پرونده‌های اسیدپاشی در شهرهای مختلف کشور را دستمایه ساخت خود قرار داده و با حالت شبه مستندی که دارد، سعی کرده دست روی این موضوع بگذارد و یک اثر انتقادی درباره آن بسازد. فضای مستند گونه‌ی لانتوری به درام و پرداخت قصه لطمه‌ای وارد نکرده است و لانتوری با این فرم ویژه ارتباط خاصی با مخاطب بر قرار کرده است. فیلم در عین حال به موضوع بخشش و عفو نیز می‌پردازد و درس زندگی را به تماشاگران خود یاد می‌دهد.

فیلمنامه لانتوری تقریبا از زندگی آمنه بهرامی گرفته شده، زنی که پس از دادن جواب منفی به خواستگارش با واکنش تند او مواجه شد و به صورتش اسید پاشیده شد. داستان فیلم درباره پسری به نام پاشا است که سر دسته یک باند خلافکاری است و عاشق مریم. مریم اما از پاشا دل خوشی ندارد و نمی‌خواهد با این مرد زندگی کند و در نهایت پس از تلاش‌های متعدد پاشا، این مرد تصمیم می‌گیرد روی صورت او اسید بپاشد و مریم هم در برابر این اقدام وحشیانه پارسا، تقاضای قصاص چشم در برابر چشم می‌کند.

ماجرای نیمروز/۱۳۹۵

فیلم ماجرای نیمروز درباره تضاد بین ایدئولوژی‌هاست و به موضوع نبرد مجاهدین و نیروهای اطلاعاتی در اوایل انقلاب می‌پردازد. وجود تعداد زیادی کاراکتر در این فیلم باعث شده که تماشاگر در وهله اول فکر کند کارگردان نمی‌تواند همه اینها را به مخاطب معرفی کند اما فیلمنامه کامل و نسبتا طولانی اثر کاری می کند تا همه کاراکترهای فیلم دارای شناسنامه مخصوص خودشان باشند.

ماجرای نیم روز یک درام جاسوسی درجه یک است که مانند آنها در سینمای ایران کم پیدا می‌شود. نیروهای امنیتی که کاراکترهای مثبت فیلم هستند دیدگاه‌های جورواجوری دارند و همگی قدیس نیستند. نیروهای منفی هم شخصیت‌هایی کاملا سیاه نیستند و از دیدگاه کاملا انسانی به آنها نگاه شده است.

چهارراه استانبول/۱۳۹۶

فیلم چهارراه استانبول درباره حادثه غمگین آتش سوزی پلاسکو، یکی از بزرگترین پاساژهای لباس و پوشاک در پایتخت است اما این موضوع را داستان اصلی خود قرار نداده. در واقع آتش سوزی پلاسکو بخشی از داستان فیلم است و جزو عناصر فیلمنامه به شمار می‌رود اما هسته اصلی آن نیست.

فیلم داستان جوانی به نام احد است که به عنوان کارگر در یکی از فروشگاه‌های پلاسکو فعالیت دارد. او یک دختر به اسم لادن را دوست دارد که متاسفانه به اصرار خانواده‌اش باید با پسرعمویش ازدواج کند و شانسی برای ازدواج با احد ندارد. لادن در نهایت از خانه فرار می‌کند و پیش احد قایم می‌شود. آنها قصد مهاجرت از ایران و فرار دارند اما محل خفای لادن که مغازه احد در پاساژ پلاسکو است، طی آتش سوزی این پاساژ با خاک یکسان می‌شود و احد سعی می‌کند تا لادن را از این مخمصه نجات دهد. همچنین احد بخاطر بدهی مالی که دارد، می‌خواهد خودش را جای قربانیان پلاسکو جا بزند تا بلکه شر طلبکاران را از زندگی‌اش کم کند.

۲۳ نفر/۱۳۹۷

قهرمان پروری در سینمای دفاع مقدس سر و شکل تازه‌ای به خود گرفته و تعالی این موضوع در فیلم ۲۳ نفر دیده می‌شود. فیلم روایت گروهی از رزمندگان نوجوان ایرانی است که در جریان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۱ به اسارت نیروهای عراقی درآمدند. در واقع داستان این فیلم اقتباسی از خاطرات خودنوشت «احمد یوسف‌زاده»، یکی از این ۲۳ رزمنده نوجوان است.

فیلم درباره اسارت رزمندگان ساخته شده و از همین رو چندان شاهد صحنه‌های جنگی و مبارزه و اکشن در آن نیستیم. بازی هر ۲۳ نوجوان فیلم درخشان است و بازی گرفتن از این تعداد نوجوان در کنار یکدیگر، کار سختی بوده که کارگردان از پس آن برآمده است. در واقع می‌توان گفت هدایت موفقیت آمیز بازیگران، توانسته ضعف‌های فنی و اجرایی دیگر کار را جبران کند.

کارگردان در مستندسازی فیلم خود و نزدیک کردن آن به واقعیت نیز تلاش بسیاری کرده است. به عنوان مثال او با استفاده از فیلم‌های مستند در سکانس دیدار صدام با ۲۳ اسیر ایرانی در میانه فیلم و همینطور استفاده از دیگر تصاویر آرشیوی از این ۲۳ نفر، اثر خود را به یک مستند جنگی شبیه‌تر کرده و به آن ارزش دو چندانی داده است.

غلامرضا تختی/۱۳۹۷

فیلم غلامرضا تختی می‌تواند به مثابه یک راکی ایرانی تلقی شود با این تفاوت که قهرمانش یک شخصیت ملی و واقعی است که برای بسیاری از نسل‌های حاضر، حتی برخی از پدران و مادران ما، شخصیتی نامعلوم دارد و هنوز هم شبیه به یک راز سربسته است.

تختی فردی است که کمتر کسی با او زاویه و دشمنی دارد و از افراد با گرایش تند حزب‌اللهی تا افراد مخالف با سیاست‌های کشور، نسبت به او احترام خاصی دارند. ساختن یک فیلم بر اساس چنین شخصیتی که بتواند این همه قشرهای متضاد با یکدیگر را راضی نگه‌دارد، کار آسانی نبوده و کارگردان تا حدی توانسته به این مطلوبیت همگانی برسد هرچند در نهایت بازهم با تیغ انتقاد برخی تندروها مواجه شد.

درخت گردو/۱۳۹۸

درخت گردو از غم‌انگیزترین آثار سینمای ایران به حساب می‌آید و درباره حادثه تراژیک و اندوهبار بمباران شیمیایی شهرهای جنوبی کشور است. در دل این فیلمنامه سرگذشت مردی کًرد، با بازی پیمان معادی را می‌بینیم که برای نگه داشت خانواده خود به هر دری می‌زند.

درخت گردو فیلمنامه قرص و محکمی ندارد و کارگردان به داستان بیش از حد غمگین خود تکیه کرده و مطمئن بوده که تماشاگر از شنیدن و دیدن قصه فیلمش، چشمانش را به تمام اشکالات آن می‌بندد. ایمانی که کارگردان داشته، موضوع درستی بوده و فیلم با وجود تمام ایرادات و مشکلاتش، همچنان اثری تماشایی، بخصوص برای ما ایرانیان به حساب می‌آید.

روز صفر/۱۳۹۸

فیلم روز صفر اکشن‌ترین فیلم موجود در فهرست فیلمهای ایرانی براساس واقعیت است و اثری است هیجان انگیز که بر اساس یک ماموریت واقعی ساخته شده است. داستان این فیلم در مورد نحوه و چگونگی دستگیری عبدالمالک ریگی توسط وزارت اطلاعات ایران است.

فیلم از لحاظ ساختار و ابعاد فنی کامل و بی‌نقص است و جلوه‌های ویژه فیلم بالاتر از سایر آثار ایرانی است و کیفیت قابل قبولی دارد. امیر جدیدی نیز توانسته در قامت یک قهرمان در سینمای اکشن به خوبی ظاهر شود و آنتاگونیست فیلم نیز با بازی خوب ساعد سهیلی درست از آب درآمده است.

منصور/۱۴۰۰

منصور داستان شهید ستاری را روایت می‌کند و یکی از مستندترین فیلم‌های دفاع مقدس در تاریخ سینمای ایران است.

تا پیش از ساخته شدن چند فیلم درباره زندگی شهدا و کسانی که در جنگ ایران و عراق، سالها درگیر بودند؛ کسی درباره زندگی و کارهای آنها نمی‌دانست. فیلم‌هایی مانند ایستاده در غبار، چ، غریب (که همگی می‌توانند در فهرست برترین فیلم های ایرانی بر اساس واقعیت قرار بگیرند) کاری کردند تا وجهه انسانی شهدا بیش از پیش برای تماشاگران ایرانی روشن شود. فیلم منصور در بین آثاری که گفته شد، یک تفاوت عمده دارد و آن هم اینست که سندیت فیلم بیشتر از آنهاست. در واقع فیلم شبیه به یک مستند درباره نیروی ارتش هوایی در زمان جنگ ایران و عراق است و داستانی روایت می‌کند که در عین هیجان انگیز بودن، درگیر شعارهای سیاسی فیلم‌های اینچنینی نمی‌شود و روی وجهه فرماندهی و صلابت شهید ستاری، دست می‌گذارد. درواقع ظاهراً در ابتدای امیر قرار بوده «منصور» یک مستند باشد تا یک فیلم سینمایی اما به دلیل لوکیشن‌هایی که برای مستند ساخته شده، سازندگانش تصمیم گرفتند به‌جای مستند، فیلم سینمایی بر اساس شخصیت منصور ستاری بسازند.

فیلم درباره تلاش‌های منصور ستاری طی سالهای جنگ برای مجهز کردن نیروی هوایی ارتش ایران است. ارتش در زمان جنگ اقدامات بسیار مهمی انجام داده که زیر سایه اقدامات سپاه و بسیج مانده و کمتر کسی درباره آنها شنیده است.

هناس/۱۴۰۰

هناس فیلمی درباره ترور یکی از دانشمندان هسته‌ای که توانسته نظر برخی از منتقدین را به خود جلب کند.

این فیلم داستان واقعی داریوش رضایی نژاد، دانشمند هسته ای را روایت می کند که در سال ۱۳۹۰ در مقابل منزلش ترور شد. ما قرار است داستان بخش‌هایی از زندگی شهید داریوش رضایی‌نژاد را با محوریت همسرش، شهره پیرانی تماشا کنیم. فیلم سعی می‌کند یک اثر خانوادگی باشد تا یک اثر سیاسی و شعارزده و این اتفاق تا سی دقیقه ابتدایی فیلم به خوبی پیش می‌رود اما پس از آن، فیلم کاملا به دست انداز افتاده و تبدیل به اثری بی‌منطق می‌شود که صرفا تلاش دارد شعار سیاسی خودش را به گوش مخاطب برساند.

علفزار/۱۴۰۰

علفزار جدیدترین اثر فهرست بهترین فیلم های ایرانی بر اساس واقعیت به حساب می‌آید و یکی از جنجالی‌ترین آنها هم است. فیلم روایتگر زندگی یک بازپرس قضایی به‌نام امیرحسین است که در اطراف تهران کار بازپرسی می‌کند. دقیقا در زمانی که امیرحسین آماده‌ انتقال به‌شهر تهران است، درگیر پرونده‌ جنجالی فساد اخلاقی خانواده‌ی شهردار می‌شود و خرده داستان‌های دیگری نیز او را درگیر می‌کنند که همگی پرونده‌های جنجالی به شمار می‌روند؛ مانند شناسنامه داشتن یک بچه حرامزاده که والدینش به دنبال کارهای او آمده‌اند. فیلم به عنوان یک فیلم دادگاهی، تعلیق و هیجان خوبی در ابتدای راه خود دارد، ماجرا وقتی پیچیده‌تر می‌شود تماشاگر به وجد می‌آید.

مفاهیمی مانند تجاوز، فحاشی، اشاره به استعمال مواد مخدر و مشروبات الکلی، اشاره به روابط جنسی نامشروع از موارد پرتکرار در این اثر است و از همین رو تماشای آن برای افراد زیر ۱۶ سال به‌هیچ وجه توصیه نمی‌شود.

عنکبوت/۱۴۰۰

عنکبوت درباره قاتل سریالی زنان خیابانی شهر مشهد است؛ یک قاتل سریالی که در زمان دستگیری‌اش مشخص شد مرتکب به قتل ده‌ها زن شده است. فیلم سینمایی «عنکبوت» به عنوان یکی از فیلم های جنایی ایرانی بر اساس واقعیت، دومین ساخته ابراهیم ایرج زاد به تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی است. فیلم با برشی از زندگی سعید آغاز می شود و سعی می‌کند تا زندگی این مرد را به خوبی نشان دهد

داستان و روایت عنکبوت آنقدر مهیج و جذاب است که بیننده را با وجود نقص‌هایی که در فیلم حاکم است، با خود به همراه بکشاند.

طلاخون/۱۴۰۱

طلاخون بر اساس یک داستان واقعی در مورد زندگی مهین قدیری، قاتل سریالی است که در سال ۱۳۸۹ اعدام شد. پیش‌تر مستندی با نام مهین نیز در سینمای ایران ساخته شده که نگاهی به زندگی این قاتل سریالی دارد.

طلاخون به داستان زندگی یک مادر فداکار و مهربان می‌پردازد که در خارج از خانه یک قاتل سریالی است. این داستان شبیه به آثار جنایی هالیوودی است و فیلم نیز سعی دارد تا بتواند از این آثار تقلید کند و در این راه تا حدی موفق می‌شود.

نیایش احمدی _ خبرنگار تحریریه جوان قدس

منبع: قدس آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۸۳۷۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جایزه بهترین مستند جشنواره فیلم مسکو برای فیلمساز ایرانی

به گزارش قدس آنلاین، چهل و ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم در مسکو با اهدای جایزه سنت جرج طلایی به فیلم «شرم» محصول مکزیک و قطر به کار خود پایان داد. جایزه سنت جرج نقره‌ای بهترین کارگردانی به همراه دو جایزه جنبی جایزه نت پک [شبکه ارتقای سینمای آسیا] و جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران به فیلم «آه سرد» ساخته ناهید عزیزی صدیق از ایران اهدا شد.

 چهل و ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو (MIFF) کار خود را  به پایان رساند.

نیکیتا میخالکف رئیس جشنواره با اشاره به این که «هشت روز جشنواره، با نمایش ۲۴۰ فیلم از ۵۶ کشور، ۳۸۰ نمایش در ۹ سینما، ۳۹ هزار تماشاگر و بیش از ۷٫۵ هزار مهمان و حضور بیش از ۱۶۰۰ نماینده رسانه برگزار شده است، برپایی این دوره جشنواره را حاصل یک عملکرد خوب ارزیابی کرد.

برنده جایزه بزرگ سنت جرج طلایی این دوره جشنواره، میگل سالگادو کارگردان مکزیکی با فیلم «شرم» محصول مکزیک و قطر بود. این درام داستان دو نوجوان است که توسط یک باند خلافکار اسیر می‌شوند. یکی از آنها می‌میرد، دومی موفق به فرار می‌شود، اما او با خود مبارزه می کند و نمی‌تواند به بستگان دوستش در مورد مرگ خود بگوید. کارگردان فیلم پس از دریافت جایزه گفت: «ما این فیلم را درباره معضل بسیار جدی حضور و مشارکت جوانان در باندهای خلافکار و جنایتکار ساختیم که در مکزیک با آن مبارزه کرده‌ایم و هنوز هم می‌جنگیم.

جایزه سنت جرج نقره‌ای بهترین کارگردانی به همراه دو جایزه جنبی جایزه نت پک [شبکه ارتقای سینمای آسیا] و جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران به فیلم «آه سرد» ساخته ناهید عزیزی صدیق از ایران اهدا شد.
او هنگام دریافت جایزه گفت: حضور در این سالن برای من افتخار بزرگی است. از هیئت داوران جشنواره بسیار سپاسگزارم.

جایزه بهترین بازیگر مرد به خوان رامون لوپز برای «شرم» اهدا شد. و ماریکه بیکیرش بازیگر فیلم آلمانی «شلیمازل» جایزه بهترین زن را دریافت کرد.
همچنین جایزه نقره‌ای سنت جرج به فیلم «دروغگو» ساخته یولیا تروفیمووا در مسابقه «پرومیز روسیه» رسید.
سرگئی اورسولیاک کارگردان روسی به دلیل کمک به پیشرفت سینما جایزه ویژه سنت جرج دریافت کرد.

هیئت داوران فیلم «شریک‌ها» ساخته خوزه ماریا فلورس کارگردان اسپانیایی را به عنوان بهترین فیلم کوتاه معرفی کردند. جایزه بهترین فیلم مستند «رخ» ساخته سام کلانتری از ایران اهدا شد.

همچنین جایزه ویژه هیئت داوران به فیلم «نیروانا» به کارگردانی آصف اسلام از بنگلادش رسید. این فیلم صامت سیاه و سفید شبیه یک آلبوم عکس، داستان سفر درونی سه شخصیت را روایت می‌کند.

در مراسم اختتامیه شخصیت‌های مشهور سینما و فرهنگ روسیه از جمله بازیگران سرگئی گرماش و ماکسیم استویانوف، بازیگران زن اکاترینا ولکووا و اولسیا سودزیلوسکایا، کارگردانان الکسی اوچیتل و سرگئی اورسولیاک، نویسنده الکساندر تسیپکین حضور داشتند. سازندگان و بازیگران فیلم سینمایی «تندر اصلی: بازی» که فیلم اختتامیه جشنواره شد نیز معرفی شدند.

این جشنواره در سال ۱۹۳۵ تأسیس شد که آن را به دومین جشنواره قدیمی فیلم جهان پس از رویداد ونیز تبدیل کرد. در سال ۱۹۹۵ اعلام شد که جشنواره فیلم سالانه می‌شود، اگرچه در سال‌های ۱۹۹۶ و ۱۹۹۸ برگزار نشد اما از سال ۱۹۹۹، MIFF هر سال برگزار می‌شود.

چهل و ششمین جشنواره بین المللی فیلم مسکو (MIFF) از ۱۹ تا ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ (۳۱ فروردین تا ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳) در پایتخت روسیه برگزار شد.

دیگر خبرها

  • رخ‌نمایی مرال قرمز ایرانی در ارتفاعات جنگلی رودبار (فیلم)
  • حضور نیکی کریمی و حامد بهداد در جمع داوران جشنواره فیلم اقوام
  • «اتاق فرار» پرمخاطب‌ترین بسته فیلم کوتاه «هنر و تجربه»
  • «اتاق فرار» پرمخاطب‌ترین بسته فیلم کوتاه «هنر و تجربه» شد
  • من، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کرده‌ام!
  • فیلم سینمایی تاریخی اقتباسی فرهنگ رضوی ساخته می‌شود
  • فیلم سینمایی فرهنگ رضوی ساخته می‌شود/ برگزاری نخستین جشنواره فیلم دینی رضوان
  • ۳ جایزه و یک تقدیر از سینمای ایران در جشنواره مسکو
  • بررسی یک ادعای بی‌اساس/ داستان دکترای افتخاری رئیسی از بزرگترین دانشگاه پاکستان چیست؟
  • جایزه بهترین مستند جشنواره فیلم مسکو برای فیلمساز ایرانی